«ویل هانتینگ» جوان نابغهای است که به عنوان سرایدار در دانشگاه MIT کار میکند. او به طور ناشناس مسائل پیچیده ریاضی را حل میکند و توجه پروفسور «جرالد لمبو» را به خود جلب میکند. ویل که گذشتهای دشوار دارد، برای رهایی از مشکلاتش، تحت نظر روانشناسی به نام «شان مگوایر» قرار میگیرد. در این مسیر، ویل با کمک شان و دختری به نام «اسکایلر»، به درک تازهای از خود و زندگی دست مییابد.